مال حلال را خدا حفظ میکنه
مال حلال را خدا حفظ میکنه
نقل شده؛ در شهر کرمان بازرگانی بود به نام حاج صمد. وی تاجری درست کار، امین و با انصاف بود و با بیشتر تجار معتبر مشهد، اصفهان، تبریز، یزد و شیراز در ارتباط بود. در قدیم الایام به دلیل بی نظمی و نبودن وسایل نقلیه امروزی، بیشتر مال التجاره ها و کاروانیان را دزد می زد و کمتر کاروانی بود که صحیح و سالم به مقصد برسد. با این اوضاع و احوال، مال التجاره حاج صمد در طول چندین سالی که مشغول تجارت بود، همیشه از دستبرد دزدان محفوظ می ماند. روزی حاج صمد قصد کرد که همراه کاروانی تجاری به مشهد برود، در آن کاروان چند تاجر دیگر هم بود که با حاج صمد رفاقتی دیرینه داشتند. آنها در طول مسیر، با کمال تعجب از حاجی پرسیدند که؛ علت اینکه تاکنون مال التجاره شما را دزد نبرده چیست؟
حاج صمد پاسخ داد: چون من تاکنون به کسی خیانت ننموده و دیناری از مال مردم را حیف و میل نکرده ام، طبق دستور دین، خمس و زکات مالم را پرداخته ام و درمعاملات انصاف دارم و به دَه یک سود قانعم، فلذا خداوند هم حافظ اموال من است.
رفقای حاجی، حرفهایش را نپذیرفتند و گفتند؛ دزد زدن به کاروان کاملا اتفاقی است و به حلال و حرام و انصاف مربوط نیست.
حاجی سکوت کرد و در همین حال به چشمه ای رسیدند و بعد از خوردن ناهار، حاج صمد نمازش را خواند و کمی خوابید. وقتی حاجی خواب بود، رفقای تاجرش تصمیم گرفتند که اموال حاج صمد را کمی دورتر از چشمه در زیر شن ها مخفی کنند تا وقتی حاجی بیدار شد با او شوخی و مزاحی کرده باشند و او را کمی بترسانند. آنها مال التجاره حاج صمد را یواشکی برداشته و به نقطه ای دورتر از چشمه رفته، مخفی کردند و برگشتند کنار چشمه تا استراحت کنند اما در همین زمان دزدان به کاروان حمله کرده و تمام اموال کاروانیان را غارت کرده و با خود بردند. در کمال حیرت و ناباوری فقط اموال حاجی که رفقایش مخفی کرده بودند از دستبرد دزدان محفوظ ماند. همه از این واقعه حیرت کرده و به حرفهای حاج صمد ایمان آورده و باور کردند که مال حلال و بی دغل از دستبرد دزد و نابود شدن محفوظ می ماند.
📙مفاسد مال و لقمه حرام ، سید اسماعیل گوهری، ص ٦٥، با کمی تغییر