روایتِ ناسپاسی؛ از سبا تا ما
پنجشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۴، ۰۷:۲۴ ب.ظ
در سپیدهدم تاریخ، قوم سبا در آغوش سرزمینی آرام گرفته بود که چون نگینی از بهشت بر تارک زمین میدرخشید.
 باغهایی پر شکوفه، رودهایی خروشان که زمزمه رحمت بودند و آسمانی که بیدریغ میبارید.⛈
آنگاه که دلها مأمن بتها شد و زبانها، ترانهی سپاس را از یاد برد؛ فرمان قهر آسمان صادر شد. سیلاب عذاب، سدّ امنیت را نه با آب، که با خروش عدالت درهم شکست. آنگاه بهشتشان به دشتی از خاکهای شور بدل شد؛ تابلویی تمامنما از "عذاب استبدال؛ یعنی همان سرنوشت ناسپاسان".
و اکنون، در عصری که به آن "مدرنیته" میگوییم، همان داستان تکرار میشود. 
ما وارثان شهرهایی هستیم که روزی بهشتهای کوچک بودند! 
امروز، نفسهای سنگینِ زمین را در هوای آلوده حس میکنیم!🌚
 اشکهای آخرین درختان را میبینیم!🍁
 و فریاد رودهای خسته را میشنویم!
اما آنچه زمانی نشانهی هشدار و تلنگر بود، اکنون تنها با واژهای سرد و علمی خلاصه میشود: «تغییر اقلیم».
گویی تاریخ، خود را در آیینه تکرار میکند؛
ما تنها بازیگران جدید تراژدی قدیمی ناسپاسی هستیم.
#ناسپاسی #قوم_سبا #سیل_عَرِم  #عذاب_استبدال #عبرت_تاریخ
۰۴/۰۸/۰۹