کاسه از آش داغ تر
خودباختگی فرهنگی بعد از سفر رضاخان به ترکیه در سال ١٣١٣ با منع عزاداری سید و سالار شهیدان شروع شد و با کشیدن چادر از سر زنان، حمله به متحصنین مسجد گوهرشاد و به خاک و خون کشیدن آنها استمرار یافت.
به روایت تاریخ، دولتمردان پهلوی در تقلید از سبک زندگی غربی، گوی سبقت را از خود غربیها هم ربوده بودند. اتفاقات ننگین و شرمآور «جشن هنر شیراز» نمونهای از این خودباختگی و منفعل بودن در برابر فرهنگ غرب است.
آنتونی پارسونز، سفیر وقت انگلیس، درباره عمق فاجعه در این جشن، به محمدرضا پهلوی میگوید:
"جشن هنر سال ۱۳۵۶ شیراز، از نظر کثرت صحنههای اهانتآمیز به ارزشهای اخلاقی ایرانیان، از جشن هنر پیشین فراتر رفته بود... به عنوان مثال؛ یکی از صحنههایی که در پیادهرو اجرا میشد، تجاوز به عنف بود که به طور کامل... در مقابل چشم همه صورت گرفت. ولی موضوع به شیراز محدود نشد و طوفان اعتراض که علیه این نمایش برخاست، به مطبوعات و تلویزیون هم رسید. من به این خاطر موضوع را با شاه در میان گذاشتم و به او گفتم: اگر چنین نمایشی، به طور مثال، در شهر وینچستر انگلیس اجرا میشد کارگردان و هنرپیشگان آن جان سالم به در نمیبردند. شاه مدتی خندید و چیزی نگفت..." ١
نفوذ ارزشهای غیراخلاقیِ جامعه سکولار و مدرنیته آمریکا در دوران پهلویِ دوم، بهویژه در بین مسئولان حکومتی و قشر مرفه جامعه، اتفاقاتی را رقم زد که اعتراض روحانیون و علما را در پی داشت. برای نمونه میتوان به اتفاق شرمآور هتل کمودور تهران اشاره کرد.
باری روبین، تحلیلگر آمریکایی، مینویسد:
"در دوران سلطنت پهلوی، در عرضه و معرفی فرهنگ و تمدن غربی به مردم ایران، بدترین و مبتذلترین جنبههای این فرهنگ انتخاب شد که ضربه حاصل از آن، برای جامعه مذهبی و سنتگرای ایران تحملکردنی نبود. فیلمهای آمریکایی، که بیشتر از انواع مبتذل آن بودند، بیش از ٣٠ درصد برنامههای تلویزیونی و پردههای سینماها را اشغال کرده بود.» ٢
١_صعود چهل ساله، ص١٦، ویرایش جدید، به نقل از آنتونی پارسونز، غرور و سقوط، خاطرات سفیر سابق انگلیس در ایران، ص ٢٢٤
٢_ همان، ص ٢٢٤