حجاباستایل
وقتی متن آماده شد با هدف خاصی تو یه دورهمی دوستانه خوندمش.
راستش رو بخواهید از تذکر مستقیم کمی شرم داشتم و با این ترفند، حرفمو زدم. البته اونجا نگفتم که متن مال خودمه. گوشی رو برداشتم و از رو خوندم:"
بچهها! درباره اسلامیزه کردن مد، چیزی شنیدین؟"
بعضی گفتن آره. برخی هم گفتن نه.
با تردید گفتم:" پس دو دقیقه اینو گوش بدین."
"اسلامیزه کردن مد، ابتکار به ظاهر خلاقانهی مذهبیهای صورتی و جینگولی مینگولیه.
اسلامیزه کردن یعنی؛ مد رو بگیریم، رنگ و لعاب اسلامی بهش بزنیم تا نگن مذهبیها املن.
یکی از دخترها: "خیلی هم عالی! مگه چادریا دل ندارن!"
_فعلا گوش بدین، بعد دربارهش بحث میکنیم....
_ادامه دادم؛
مثلا طرف مذهبیه. شلوار ۹۰ میپوشه با ساق پای کرم رنگ و یه جفت جوراب مچی شیک. تصورش هم اینه، خدا که میدونه پالختی نیستم؛ حالا دیگران از دور چه برداشتی میکنن؛ به خودشون ربط داره و گناهش گردن خودشونه.
یا مثلا طرف چادریه با حجاب لبنانی. اونوقت پابند میبنده. جوراب مچی میپوشه با یه شلوار بگ. تو خیابون که راه میره، همه چی اوکی هستش، فقط و فقط موقع سوار و پیاده شدن تو خودرو یا نشستن رو صندلی، مچ پا پیدا میشه.
عضو همیشه منتقد گروه :" ای بابا تو این یه لحظه، کی حواسش به مچ پای دیگریه. چقد بعضی مذهبیها خشکه مقدسن."
ساکت و کنجکاوانه، اظهار نظرها رو به تماشا نشستم.
یکی دیگه از دخترای جمع گفت: " تو رو خدا ببین تو این اوضاع نابسامان اقتصادی، این نویسنده ذهنشو درگیر چیکرده!"
لبخندی زدم و خواستم جواب بدم که کارشناس مسائل ملی و فراملی گروهمون پرید وسط و گفت: "عزیزم! نویسنده که متولی اقتصاد نیست."
بحث و گفتگوها بالا گرفت. یکی مشغول توجیه کردن سبک پوشش خودش بود و در حال قانع کردن دیگران، یکی هم مشغول نقد و انتقاد اوضاع فرهنگی کشور و....
گوشی رو کنار گذاشتم و گفتم: " راستی چرا تا بحث بیحجابی و نهی از منکر پیش میاد؛ همه پای اوضاع نابسامان اقتصادی رو وسط میکشن؟
یعنی اگه یه روزی اوضاع اقتصادی مملکتمون رو به راه شد، اونوقت دیگه راحت و آزادانه میتونیم این واجب فراموش شده رو احیا کنیم؟"