ای وارث ذوالفقار!
مسجد الاقصی، زخمی است.
تنش بوی خون میدهد.
دیر زمانیست چشم به دیوار کعبه دوخته و گوش در گرو نوای تو دارد.
کی میرسد ندای «انا المهدی»ات، تا مرهمی بر تن زخمی بیتالمقدس باشد؟
#نیمه_شعبان
#روز_امید
فرزند یاسین!
عمریست که بطحاء سرزمین اجدادیات در فراق تو مینالد؛
و کعبه نیز،
آیا وقت آن نرسیده است که فریاد "انا المهدی" ات طنین انداز شود و بغض فروخورده شیعه، فریاد؟!
#نیمه_شعبان
#روز_امید
یکی از فرقه های انحرافی معاصر که از باور به مهدویت شکل گرفته، فرقه ضاله احمد الحسن است. برای اثبات بطلان این فرقه، کافی است به تناقضات کلام و ادعای آنها با آیات قرآن و احادیث اشاره کرد. نگاهی تیزبینانه به پرسش و پاسخ های تالار گفت و گوی انصار امام مهدی(عج)، ضاله بودن فرقه انحرافی احمد الحسن بر همگان روشن می شود.
💢نمونه:
📌سوال:
آقایی به نام اشرف از کویت این پرسش را می پرسد.
"ای سید احمد! سلام علیکم.
میدانم که تو بر حقی و درست میگویی ولی علامت و نشانهای میخواهم که ثابت کند تو برصواب هستی. من فقط میخواهم اطمینان پیدا کنم، مانند آقایمان ابراهیم علیه السلام، پس از آن که خواست قلبش آرام و مطمئن شود به این که خداوند عزّوجلّ بر هر کاری توانا است."
📌پاسخ شیخ ناظم عقیلی:
"برادر عزیزم...
اول: اگر اجازه بدهی میخواهم یکی از معلومات شما را تصحیح کنم؛ ابراهیم علیه السلام به دنبال آن نبود که چیزی را طلب کند تا دلش به خدای متعال اطمینان یابد... و این بسی دور است از پیامر خدا ابراهیم علیه السّلام. آن حضرت آنچه طلب کرد برای این بود که مطمئن شود وی خلیل الله است و خداوند از این باب که وی دوست خدا است، زنده شدن مردگان را به دست او جاری میسازد.... این مطلب از اهل بیت علیهم السلام روایت شده و سید احمدالحسن آن را در کتاب متشابهات شرح و تبیین نموده است."
♻️نقدی بر یک ادعا:
✍️توجیهی که در پاسخ پرسشِ سوال کننده بیان کرده و می گوید: آنچه حضرت ابراهیم علیه السّلام از خداوند طلب کرد، برای کسب اطمینان نبوده است؛ با تصریح آیات قرآن مخالف است زیرا در قرآن اینگونه آمده است که؛ زنده شدن مردگان را به من نشان ده تا اطمینان قلب پیدا کنم.
افزون بر اینکه حضرت علی (ع) نیز در روایتی که در احتجاج طبرسی نقل شده، برتری ایمان خود را بر ابراهیم خلیل مطرح میکنند و میفرمایند:
"من از ابراهیم(ع) برتر مىباشم. زیرا وقتى خداوند از قیامت و برانگیخته شدن مردگان با وى سخن گفت، از خداوند درخواست نمود که چگونگى آن را به وى بنمایاند. خطاب آمد: « آیا ایمان نداری» جواب داد:« بلی اما برای اطمینان قلبم میخواهم». ولى من در مرتبهاى از یقین هستم که ؛ اگر همه پردههاى غیب کنار رود، اندکى بر یقینم افزوده نگردد زیرا آن را اندک کاستى نیست تا بدین وسیله جبران گردد."