بارقه

روزنه ای به سوی نور

بارقه

روزنه ای به سوی نور

آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته عاشورایی» ثبت شده است

۲۷مرداد

 

 أَلسَّلامُ عَلى مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّـتُهُ،

"سلام بر آن کسى که عهد و پیمانش شکسته شد"

  گاه از خود می پرسم؛ اگر در کوفه بودم، در بیعتم با حسین (ع) باقی می‌ماندم...؟!

 یا رسم کوفیان پیش گرفته، غریب و تنها، آوارۀ بیابانش می‌کردم؟!

 بارها خوانده ام : «إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ  وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ» اما وقتی به خویشتن خویش می نگرم...

 چه قسم ها خورده و از یاد بردم...

 چه عهدها بسته و شکستم...

   گاه، گوش به دشمن سپرده و ...

  گاه خوشی‌های دنیا، فریبم داده و کوفی صفت عمل کردم.

✍🏻#بارقه

 

۲۰مرداد

 

"سلام بر حسین، همو که بزرگوارانه خون قلب خود را در راه محبوبش بخشید و ثارالله شد..."

این نه سلام منِ ناچیز، که سلام امام حیّ، مهدی زهراست؛ به جدّ غریبش، حسین!

آقای غریبم! در قربانگاه کربلا، بر تو و یارانت چه گذشت که فرزندت، حجت‌بن‌الحسن(عج)، هر صبح و شام در ماتمت خون گریه می‌کند؟!

کدام رخداد بزرگ؟

کدام امر عظیم باید برای بشر رقم می‌خورد که خون قلب تو بهایش شد؟!

گویی حق به محاق رفته بود و آشکار شدنش، خونی پاک طلب می‌کرد

آری! تو خون خدایی و بهای تشخیص حق از باطل.

تو خون خدایی و با تو، پرده‌های شک و تردید فرو می‌ریزد.

تو خون خدایی و با تو، چهرهٔ تزویر و ریا فاش می‌شود و حقیقتٍ دین خودنمایی می‌کند.

و تو ای انسان! قدر خویش بدان،

و قدر عزیزترین خونِ به‌ناحق‌ریخته در صحرای کربلا؛

همو که خونش، رهین هدایت تو شد،

تا از تاریکی جهل رسته و راه سعادت و نجات بپیمایی...

✍️بارقه