بارقه

روزنه ای به سوی نور

بارقه

روزنه ای به سوی نور

آخرین نظرات
  • ۲۷ فروردين ۰۳، ۱۲:۵۶ - Boshra _p
    عالی

آیه های یأس

يكشنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۰، ۰۶:۰۰ ب.ظ

 

 

قطعا شما هم مخاطبانی دارید که مدام دنبال بُلد کردن عیوب دیگران و یا کم و کاستی‌های جامعه هستند؟!

اگه نقطه ضعفی ببینند؛ بدون تحقیق نشر میدن، استوری می‌کنن، راست و دروغ بودن خبر هم براشون مهم نیست و در واقع یه جورایی از مشوش کردن ذهن خود و اطرافیانشان لذت می‌برند حتی فکر می‌کنند صرف فریاد زدن کاستی‌ها یعنی آرمانگرایی و عدالت‌طلبی.

در واقع این افراد درگیر عارضهٔ بدبینی هستند و نمی‌توانند به جز عیب و کاستی، چیز دیگری ببینند.  معدودی روانپزشکان بر این باورند که بعضی از انسان ها نمی خواهند حس بدبینی خود را کنترل یا درمان کنند. در حالی که اگر بخواهند این امکان فراهم است که با تمرین و تقویت اراده و با معرفت افزایی نسبت به خود و جامعه، نگرش و دیدگاهشان را درباره مردم و اطرافیان اصلاح کنند و نگاه منفی نگر خود را تغییر داده، حس مثبت اندیشی و امید را جایگزین آن نمایند.

به نظر من، این نگاه و نگرش به جامعه و محیط پیرامون و تزریق یأس و ناامیدی به مردم، نه تنها اخلاقی و انسانی نیست بلکه بر خلاف دستورات مؤکد دینی است  چون بدبینی و سایر بیماری های روحی  مثل حسد، سوءءظن و غیره در آیات صریح قرآن مورد نکوهش واقع شده است.

✍️بارقه

 

نظرات  (۳)

سلام مجدد.

به نظرم ویرایش خوبی انجام شده و ایراد را برطرف کرده.

حالا با این اصلاح و ویرایش، می شود گفت که هر عیبجویی اگر در پی اصلاح خود نباشد، قابل ملامت است و در پیشگاه خدا باید پاسخگو باشد.

پاسخ:
سلام.
بله درسته.
از راهنمایی و کمک صمیمانه شما متشکرم.

سلام.

در اصل این موضوع با شما موافقم

اما به نظرم میاد که در پاراگراف چهارم، برای صفت عیب جویی و برای  افراد بدبین دلیل علمی اقامه شده است. بنابراین، با این دلیل علمی کار آدم های ناامید و عیب جو، توجیه پذیر می شود. یعنی از نظر عقلی و شرعی بر آنها حرجی نیست. چون برابر آیۀ شریفه  «ولا علی المریض حرج» 

با این دلیل گناهی بر عیب جویان نیست. در حالیکه قرآن کریم عیب جویی را مذموم  و موجب گناه دانسته است. به همین جهت معتقدم نباید برای افراد دارای رذیله های اخلاقی، توجیه علمی بتراشیم. هرچند که به این نوع از استدلال ها جنبۀ علمی بدهند.

پاسخ:
سلام بر شما
شاید نتونستم منظورم رو به نحو احسن تو پست بگنجونم. هدفم اینه که به مخاطب بگم اگه شما هم بین اطرافیانتون یه چنین مواردی دارین، خیلی خودتونو درگیر پاسخ گویی بهشون نکنین چون اتلاف وقت و انرژیه و اونها نمی تونن نگاهشون به پیرامون رو عوض کنن. البته در سطر پایان اشاره کردم که این کار اونها نه تنها اخلاقی و انسانی نیست بلکه بر خلاف دستورات دینیه. 
شکی نیست که حسد، شک، بدبینی، سوء ظن و ... جزء بیماریهای روحی هستند اما با این وجود شخص مبتلا به این بیماری و عارضه از نگاه قرآن کریم گناهکار هم شناخته میشه و من هرگز چنین قصدی ندارم که بخوام با دلیل علمی کارشون رو توجیه کنم. یه چنین افرادی باید بپذیرن که این کارهاشون بر اثر یک بیماریه و برای اینکه گرفتار خسران نشوند، خودشون رو درمان کنند.
بی نهایت از راهنمایی شما ممنونم. یه ویرایشی انجام دادم اگه ایرادی داشت بفرمایید تا دوباره اصلاح کنم.
۱۴ آذر ۰۰ ، ۱۸:۴۰ شاگرد بنّا

رفرنس تحقیقات اخیر

و رفرنس تأکیدات دینی 

این پست رو فصل الخطاب می‌کنه و اگر نه فقط یه پسته که داره فقط عیوب بلاگرا و فجازی‌بازها رو می‌بینه :)

نقضِ خودِ پست!

پاسخ:
ببخشید من که اصلا متوجه منظورتون نشدم میشه لطفا واضحتر توضیح بدین؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی